مقدمه
ایران مرکزي در تقصیم بندي مناطق گرم و خشک قرار گرفته است و خشکسالی و عدم احیاي منابع آب زیر زمینی ، یک تهدید همیشگی است و پیش بینی میشود بحران اجتماعی آب ، اصلی ترین بحران پیش روي کشور باشد و احتمال بروز بحران اجتماعی آب براي جمهوري اسلامی ایران یکی ازاصلی ترین امیدواري هاي دشمن است.
در حال حاضر برای رفع این مشکل بدلیل مصرف بی رویه منابع آب زیر زمینی ، نیاز به تامین آب از خارج این مناطق میباشد و این موضوع به دلیل روشهای فعلی عملاً با مصرف زیاد انرژی و هزینههای هنگفت نگهداری تاسیسات همراه است و از طرفی بحث خشکسالی و خشک شدن تالابها و دریاچههای مرکزی و حتی دریای خزر یکی از مشکلات پیش رو است. بر همین اساس طرحی ابتکاری از سوی گروهی از محققین حوزه آب مطرح شده که به نوعی با تلفیق و الگو برداری از روشهای فعلی تامین آب ایران مرکزی ، میتواند در رفع این مشکلات بسیار موثر باشد. به طور اجمال روشهای تامین و انتقال آب در ایران مرکزی به شرح ریز میباشد:
روش سنتی استفاده از قنات: که از افتخارات ایرانیان است و متکی به منابع آب های زیر زمینی و تابع نوسانات سطح آنها میباشد و در حال حاضر با توجه به پایین رفتن سطح عمومی این آبها ، عملاً کمتر کارایی دارد.
روش حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق : روش حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق – که پیش بینی میشود این روش به دلیل مصرف بی رویه و پایین رفتن سطح منابع آب زیر زمینی، در آینده ای نزدیک کارایی خود را از دست بدهد.
روش انتقال آب از رودخانه های استانهای پر آب : روش انتقال آب از رودخانه های استانهای پر آب – این روش بنا به محدودیت منابع آب های سطحی و همچنین سهم خواهی بعضاً هیجانی استانهای مبدأ و در طول مسیر، روش فراگیری نخواهد بود و در صورت اتکا به آن ، زمینه بروز بحرانهای منطقه ای فراهم میشود. کما اینکه در حال حاضر هم شاهد درگیریهای محدود در این رابطه ( به عنوان مثال انتقال آب رودخانه سیروان) هستیم.
روش استفاده از منابع آبهای ژرف : روش استفاده از منابع آبهای ژرف – این روش علاوه بر سختی و پرهزینه بودنِ مراحل کشف، استحصال و شیرین سازی ، در صورت موفقیت ، تهدیدی برای استفاده زود هنگام از منابع آب استراتژی محسوب میشود لذا تکیه برآن صحیح نیست.
روش شیرین سازی آبهای آزاد و انتقال آن از طریق خطوط لوله و ایستگاهای متعدد پمپاژ : در این روش آب در ساحل آبهای آزاد -خلیج فارس و دریای عمان – توسط تاسیسات مرکزی آب شیرین کن ، شیرین میشود و سپس با استفاده از خطوط و ایستگاه های متعدد پمپاژ به مرکز ایران منتقل میگردد و آب مورد نیاز برخی صنایع بزرگ در طول مسیر را تامین مینماید.
در حال حاضر این روش به عنوان راهکار مؤثر و تنها راهکار قابل اتکا جهت برون رفت از بحران آب مطرح میباشد ولی چالشهایی را هم بدنبال دارد که عمده آنها به شرح زیر است:
- به دلیل ارتفاع بالاتر فلات مرکزی از سطح آبهای آزاد و همچنین فاصله چند صد کیلومتری تا این آبها ، نیاز به ایجاد خط لوله طولانی و ایستگاههای متعدد پمپاژ است. لذا هزینههای احداث ، حفظ و نگهداری بسیار زیاد بوده و علاوه بر هزینه ، موجب مصرف زیاد انرژی (برق) نیز میباشد.
- به دلیل عبور لولهها از سطح عملاً بحث تملک زمین بسیار مشکل بوده و یکی از چالش های اصلی در سر اجرای روش فعلی است و بعضا موجب تخریب منابع طبیعی و آثار زیست محیطی است.
- به دلیل عبور لولهها از استانها و مناطق مختلف ، عموماً در هنگام بروز بحران های اجتماعی و اختلافات منطقهای ، جلوگیری از عبور آب توسط مناطق بالا دست میتواند یکی از مناقشههای اصلی باشد.
- به دلیل وجود لوله گذاری در سطح (در عمق بسیار کم) ، همیشه احتمال تخریب و خرابکاری به قوت خود باقیست و هر تخریب میتواند قطع وسیع آب در مقصد (مقاصد) را به دنبال داشته باشد و عملا هزینه های حفاظت فیزیکی بدلیل طولانی بودن مسیر ، بسیار زیاد است.
- وجودآب شیرین کن مرکزی و قرار گیری آن در مجاورت آبهای آزاد، موجب تضعیف بحث دفاع عامل و غیر عامل میباشد.
معرفی طرح پیشنهادی
(جاری سازی ثقلی آب به زیر فلات مرکزی از طریق تونلهای عمیق و طویل)
اساس اصلی این طرح بسیار ساده است و میتوان آنرا در سه بند زیر خلاصه کرد:
الف- در این ایده به جای اینکه آب از مبدا آبهای آزاد ، از روی سطح زمین با پمپاژهای متعدد به مناطق مرکزی با ارتفاع بالاتر بیاید ؛ از زیر زمین با استفاده از تونل(هایی) که با شیب حساب شده از ارتفاع پایینتر از سطح دریا حفر میشوند به عمق زمین هدایت و به صورت ثقلی در آن جریان مییابد . با حفر این تونلها از زیر زمین و در عمق زیاد (ازمنفی 50 تا منفی 1500متر) و با طول حدوداً ۴۰۰ الی ۵۰۰ کیلومتر، عملاً منبع دایمی آب از این مسیر به زیر فلات مرکزی جریان پیدا میکند. دبی و حجم این جریان تابع محاسبات و طراحی است.
ب – از ابتدا تا انتهای مسیر در هر جا که لازم باشد با حفر چاه عمیق ( یا ژرف) از سطح زمین به این تونلها دسترسی پیدا میشود و با یک مرحله پمپاژ در محل، آب به روی سطح زمین میآید.
ج – این آب در مقصد میتواند تصفیه شود و به مصرف برسد یا اینکه به صورت خام مورد استفاده قرار گیرد.
نکته : میتوان این ایده را ، طرحی برگرفته از تمامی روشهای فعلی دانست. مانند قنات است با این تفاوت که اولا: در قنات آب از عمق زمین به روی سطح میآید و در این طرح برعکس از سطح به عمق میرود. ثانیا : حجم آب، عمق ، طول و قطر کاریز (تونل) ، عمق میله ها (چاه ها) و …. در این طرح بسیار فراتر از مقادیر مشابه در قنوات است. همانند استحصال آبهای عمیق بعضا این چاه ها از عمقی چند صد متری و همانند استفاده از آبهای ژرف، از عمقی بیشتر از 1000 متر،آب به سطح زمین پمپاژ میشود و مانند طرح فعلی از انتقال آبِ آبهای آزاد به مناطق مرکزی استفاده میکند.
طرح پیشنهادی : آبهای آزاد با استفاده از تونل(هایی) به عمق زمین و مرکز ایران جریان میابد و در هرنقطه که لازم باشد به سطح پمپاژ میشود. |
ازویژگیهایی طرح پیشنهادی و مشکلاتی که رفع مینماید میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- پمپاژ آب فقط در یک مرحله آنهم در مقصد صورت میگیرد لذا نیاز به انرژی زیاد و هزینه هنگفت برای پمپاژهای متعدد وجود ندارد .
- چون آب در مقصد که عموماً فلات مرکزی ایران است، به سطح میآید لذا دستیابی به انرژیهای پاک (آفتاب و باد) بسیار راحت است و میتوان انرژی را از این منابع تامین نمود و بدلیل نبودن ایستگاه های پمپاژ در طی مسیر، به انرژی برق کمتری نیاز هست و به تبع آن بحث هزینه و آلایندگی محیط زیست بواسطه تولید برق ، بطور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا میکند.
- به دلیل اینکه شیرینسازی در مقصد صورت میگیرد ، نگرانی از شورسازی احتمالی آب دریا توسط پساب وجود ندارد.
- نیاز به تملک زمین و ورود به بحث پر چالش آن که عموما در تمامی مناطق وجود دارد ویکی از موانع اصلی اجرای پروژه ها است ؛ نمیباشد و موجب تخریب منابع طبیعی و آثار زیست محیطی نیست.
- به دلیل عمق زیاد تونلها عملاً بحث دسترسی سطحی و تخریب آن وجود ندارد و دارای امنیت زیادی بوده و بحث پدافند غیرعامل ، بسیار قویتر از سایر طرح ها است.
- بدلیل عدم استفاده از سطح زمین ، عملاً بحث ممانعت و سهم خواهی هیجانی جوامعِ در طول مسیر خصوصاً در هنگام بروز بحرانهای خشکسالی و یا اجتماعی ؛ منتفی میباشد.
- میتوان با پس آب و یا حتی آب خام دریا ، نسبت به آبگیری و احیای تالابهای شور خشک شده اقدام نمود و که بحث رفع معضل ریزگردها را هم بدنبال خواهد داشت. حتی میتوان در برخی مناطق که مستعد آبگیری هستند، تالابهای جدیدی ایجاد نمود.
- میتوان به دلیل وسعت کویر پسآب را به صورت خشک در محل دفن کرد. (اگر ارزش بازیافت نداشته باشد)
- چون آب شیرین کن ها در مرکز کشور قرار میگیرد، بحث دفاع عامل و غیر عامل از قوت بیشتری برخوردار هست.
- بدلیل اینکه برای هر محل یا منطقه آب شیرین کن مستقل ساخته میشود عملاً بحث بحران فراگیر بدلیل ازکار افتادن یا تخریب آب شیرین کن متمرکز مبدأ، منتفی بوده و استقلال تأمین آب هر منطقه حفظ میشود.
- چون مسیر در روی سطح زمین نیست نیازی به رفع عوارض و دور زدن آنها نمیباشد و عملاً میتوان این تونلها را مستقیم و در کمترین طول احداث نمود.
- پیش بینی میشود در هنگام حفر این سازه ، معادن جدیدی کشف شود که میتواند یکی از منابع مالی تأمین پروژه و همچنین کسترش معادن کشور باشد.
نکته : مسلما برای این طرح هم چالشهایی مطرح است ولی در نگاه اول تهدیدات اصلی فرا روی آن ، اول نحوه مقابله با زلزله و چگونگی عبور از کسلهای احتمالی در طی مسیر است و دوم روش نمک زدایی و جلوگیری از رسوب بر روی جدارها و خردگی آنها است.
تبیین افق هایی فراتر از تامین آب
( حمل و نقل زیر آبی از طریق این تونلها)
در تبیین افقی فراتر از فقط تامین و انتقال آب به مرکز ایران، میتوان اینگونه گفت که حجم و جریان آب درون این سازه به مثابه جریان یک رود خانه میباشد و میتوان اینگونه نگاه کرد که با احداث آن شهرهای در مسیر به نوعی بندر محسوب خواهند شد از اینرو ، اگر بحث تردد کالا از طریق این سازه و به روش حمل و نقل زیر آبی (زیر دریائی های کوچک ) بعنوان یک پروژه در دستور کار قرارگیرد، قابلیت جابجایی مخفی و محفوظ بسیاری از کالاها و ادوات استراتژی فراهم خواهد بود.و در صورت طراحی استراتژیِ شبکه پدافندی برای این سازه، میتوان از طریق شبکۀ آن و با استفاده از ادوات دفایی مناسب ( مثلاً پهپادها ) بحث لوجستیک عامل را در دستور دفاعی قرار داد.
افق نهایی طرح پیشنهادی
(اتصال آبهای آزاد جنوب به حوضه آبریز خزر -کاسپین -از طریق این تونلها)
افق نهایی طرح را میتوان اینگونه توضیح داد که بنا به تئوری و محاسبات اولیه نتیجه خواهیم گرفته اگر یک تونل از سمت جنوب(از سوی آبهای آزاد خلیج فارس و دریای عمان ) به سمت مرکز حفر شود و یک تونل هم از سمت دریای (دریاچه) خزر و با همین کیفیت به سمت مرکز حفر شود و به هم وصل شوند، آنگاه میتوان عملا شاهد اتصال آبهای شمال با آبهای آزاد جنوب از زیر زمین بود . البته با توجه به اختلاف ارتفاع محدود بین سطح دریای خزر و آبهای آزاد جنوب ، شاهد جریان ثقلی آب به سوی دریاچه نخواهیم بود ولی میتوان خوشبین بود در این حالت با صرف انرژی معقولی این جریان را ایجاد و کنترل کرد.
به هر تقدیر میتوان از افق نهایی طرح ، این موارد را انتظار داشت :
الف – با شکل گیری این اتصال ، میتوان با استفاده از حاملهای زیر آبی (زیردریاییهای کوچک – کپسولهای زیر آبی) عملاً خط ترانزیت کالا از زیر آب (از شمال به جنوب و برعکس – کریدور شمال/ جنوب) را راه اندازی نمود . شاید بتوان با این طرح ، خط ترانزیت پیشنهادی بلند پروازانه عربستان برای مسیر هند-عربستان-اروپا را تحت تاثیر قرار داد و یا میانبری برای آن ایجاد کرد و همچنین دریای خزر علاوه بر مسیر انحصاری کانال ولگا-دن که به دلیل بندهای متعدد محدودیت تردد دارد ، از طریق این تونل (تونل ها) نیز به آبهای آزاد متصل میشود.
ب – این موضوع میتواند مبنایی استراتژیک برای تعامل با همسایگان حوضه خزر بوده و و جلب سرمایه گزاری و مشارکت را بدنبال داشته باشد.
ج – علاوه بر طرح آب رسانی به ایران مرکزی، میتوان بحث ساخت ادوات نظامی در سواحل امن شمال و انتقال امن به آبهای آزاد جنوب را هم دنبال نمود.
د – با این پروژه بنوعی آرزوی تاریخی دسترسی آبهای شمال به آبهای آزاد جنوب تحقق می یابد.
هـ – با شکل دهی جریان آب از جنوب به سمت شمال ، میتوان انتظار داشت مسئله عقب روی آب حوضه خزر که در چندین سال اخیر بعنوان بحران مطرح میشود، با صرف انرژی معقولی جبران شود.
نکته : . در نگاه اول تهدید عمده افق نهایی ، عدم همخوانی آبهای آزاد با آکوسیستم بسته دریای خزر میباشد که امکان دارد نکات زیست محیطی بدنبال داشته باشد.
افق نهایی طرح پیشنهادی : با توجه به ارتفاع منفی 28 متر دریای خزر ،از نظر تئوری میتوان انتظار داشت با اتصال آبهای آزاد جنوب از طریق تونل ، با صرف انرژی معقولی ،آب به سمت دریای خزر جریان پیدا کند و بتوان از این تونل به عنوان مسیر عبور کالای از طریق کپسولهای زیر آبی استفاده نمود و کریدور جدید شمال / جنوب را راه اندازی کرد. |
پیشنهادی فرا کشوری (بین المللی)
(اتصال آبهای آزاد دریای سیاه به حوضه آبریز خزر -کاسپین -از طریق تونل)
شاید در حال حاضر بلند پروازانه ترین افق این ایده که به ذهن طراحان میرسد این باشد که اگر خط سازه پیشنهادی از انتهای آبهای خلیج فارس تا دریای خزر ، احداث شود و کشور روسیه (یا آذربایجان و گرجستان و یا آذربایجان، ارمنستان و ترکیه) هم خط سازه مشابه ای از دریای خزر به آب های آزاد دریای سیاه که حدوداً 650 کیلومتر است، احداث نمایید ، آنگاه میتوان بحث ترانزیت محفوظ کالا به وسیله تاکسی های زیر دریایی ، از خلیج فارس تا سواحل اروپا را ؛ بدون استفاده از کانال انحصاری ولگا- دن آنهم از مسیر کوتاهتری در دستور کار قرار داد .
لازم به ذکر است که به دلیل مشکلات و محدودیت های کانال ولگا – دن ؛ از سال 2007 مقامات روسی در حال بررسی دو گزینه برای افزایش توان آبراه های قابل کشتیرانی بین حوضه دریای خزر و دریای سیاه هستند . یکی از این گزینه ها ، کانال ولگا – دن 2 است و گزینه دیگر ساخت کانال اوراسیا در مسیر جنوب تر و از طریق فرورفگی طبیعی کوما-مانیج است.
پیشنهادی فرا کشوری (بین المللی): احداث دو تونل یکی در ایران و یکی در روسیه (یا آذربایجان و گرجستان و یا آذربایجان ، ارمنستان و ترکیه )میتواند علاوه بر تامین آب دریای خزر از دو منبع، بحث ترانزیت زیر آبی کالا از جنوب تا سواحل اروپا را نیز محتمل دانست |
اگر بحث ترازیت کالا زیردریایی از طریق ایران و روسیه تحقق پیدا نماید میتوان انتظار داشت مسیری دریایی از شرق دور تا سواحل اروپای غربی شکل بگیرد. |
سخن پایانی
کانسپت و طرح ارائه شده بر اساس مطالعات و محاسبات سریع و تخمینی اولیه شکل گرفته است و مسلما برای کامل و جامع شدن طرح نیاز به مطالعاتی دقیقتر در حوزه های زیادی از جمله : سازه های آبی، سیستمهای انتقال آب، حوزه انرژی و برق، حوزه زمین شناسی و معدن، حمل و نقل دریایی و خودرانهای زیرآبی، حوزه پدافند عامل و غیر عامل ، محیط زیست و آبزیان ، ژئوپلیتیک منطقه ای و جهانی و ……… میباشد و تنها بعد از این مطالعات است که میتوان به ابعاد مختلف ایده پی برد و مطلب قابل اتکائی ارائه نمود اما با توجه به اینکه برخی از کشور هایی منطقه دائم در حال مطرح نمودن پروژه های رویا پردازانه در هر زمینه هستند و بواسطه آنها جلب اعتبار و موقعیت مینمایند، به نظر میرسد: حتی اگر ایده پیشنهادی در این زمان هم به اجرا نرسد، رسانه ای نمودنش پاسخی مناسبی در این رقابت است.
***